او میخواهد بگوید اخلاق و واکنش انسان در حقیقت اصلی فضای مجازی گره خورده می باشد و درصورتیکه بخواهد زندگی خویش را بر مدار آن تهیه و تنظیم کند، در دامی میافتد که خلاصی ندارد؛ مگر اینکه مانند دلیر قصهاش بالاخره یک جا ذیل میز بزند و برای خودش زندگی کند، نه قضاوتهای مردمان که ناشی از توسعه شبکههای اجتماعی است. دو سال آنگاه و در تابستان ۱۴۰۰ و صحیح هم زمان با اکران فیلم «قهرمان» در جشنواره کن، خانم مسیح زاده اهمیت طرح ادعایی خیره کننده در شبکههای اجتماعی اعلام داشتند که فیلم «قهرمان» از فیلم مجموعه مستند ایشان کپی شده است. فیلمهای فرهادی، به نظر ریتم و تصویر، جذابیتی داشتند که گاه، ضعفهای اصغر فرهادی قهرمان نقد فیلمنامه را میپوشاند. اما همین ادعا بعضا را به شک و تردید انداخته می باشد که نکند اصغر فرهادی، فیلمساز دوست داستنی ما، دزد باشد و ما در این مدت تحمیلی علاقمند و طرفدار یک دزد بالفطره بودیم؟ اصغر فرهادی یک فیلمساز اساسی در تاریخ سینمای جمهوری اسلامی ایران است و تحولاتی که در تاریخ سینمای جمهوری اسلامی ایران به وجود آورده قابل انکار نیست. دوم به او میگویند (مسئولان زندان) بیا مذاکره کن و آنها (مسئولان زندان) از قِبَل مذاکره رحیم به جهت خودشان جیبی میدوزند تا بگویند همین آدم که خیّر و اهمیت اصول، دست پرورده ماست، در زندان ماست و ما نیز حساس او کردار لطف داریم. زنی که رحیم را دوست دارد، او را تا مرز آزادی میبرد. صحیح مثل اجتماع همین ایام که فرهادی آینه را رو به روی خودمان گذاشته تا پهلوان را پیدا کنیم. فیلم دلاور – A Hero در سال 99 و در شیراز ساخته شده است. ابزار رسانه و به دنباله آن قضاوتهای بعدی، آن نیز به واسطه فضای مجازی، همه چیز را در دنیای امروز گاها به طرزی حیرت آور و حتی بی دلیل، به پیچیدهترین شکل ممکن بدل میکند. نیتشان بد نیست. هم رحیم نجات پیدا مینماید نیز جلوی دوربین باد میاندازند به گلو و از زندان، جامعه انسانسازشان تعریفوتمجید میکنند. برنامهشان را پیاده میکنند. ولی علیمحمدی بَرداشت و تلقی خبرنگار از این موضوع را قضاوتی خطا دانست و اظهار کرد که قصد بیاحترامی به حاضرین در جلسه را نداشته است و این موضوع به پایتختنشینی وی ارتباطی ندارد. مغرور هم میشود. خیلی ساده و بیشیلهپیله لوح افتخارش را در چشم خلقالله میکند.