برای آلیشیا کیز، همکاری اخیرش با Moncler فرصتی برای تأمل در مورد اهمیت شخصی برند در توسعه سبک خودش و در عین حال بیانیه ای قطعی در مورد زمان حال بود.
در سطح تأثیرگذاری، واضح است که تأثیر اواخر دهه 90 نیویورک را بر قطعاتی که در تصاویر کمپین از عکاسان ابراهیم حسن و لورا جین کولسون زنده شدند، مشاهده کرد. پس از اینکه در ابتدا به عنوان بخشی از رویداد Moncler’s The Art of Genius در ماه فوریه در جهان عرضه شد، این قطعات بعداً در بوتیکهای منتخب Moncler و از طریق سایت رسمی این برند در اواخر ماه گذشته منتشر شدند.
Pharrell، Jay-Z’s Roc Nation، Mercedes-Benz، Salehe Bembury و غیره نیز برای رویداد هفته مد لندن در صف حضور داشتند.
Remo Ruffini مدیرعامل Moncler درباره اهداف اصلی این رویداد بزرگ گفت: «در سال 2023 ما وارد مرحله جدیدی برای Moncler Genius می شویم. “در حالی که تعهد ما نسبت به خلاقیت و تفکر نوآورانه تغییر نمی کند، ما از یک مدل همکاری به یک پلت فرم برای خلق مشترک حرکت می کنیم، که به ما امکان تعامل، یادگیری، فکر کردن و ایجاد چیزی را می دهد که لزوما قبلا وجود نداشت.”
در زیر، پرسش و پاسخ Alicia Keys با Complex در مورد همکاری Moncler را ببینید.
این گفتگو برای وضوح ویرایش شده است.
بزرگ شدن در دهه 90 در نیویورک چه تأثیری بر سبک شخصی شما داشت؟
فکر میکنم بزرگ شدن در نیویورک واقعاً جنبه مردانهام را بهوجود آورد، زیرا خیابانها خطرناک بودند و جایی برای بیان آشکار زنانه نبود. این باعث شد که بخواهم بیشتر از خودم محافظت کنم، به طوری که آن سبک مردانه گشادتر و خشن تر به امضای من تبدیل شد. شما چکمه می پوشید، شلوار جین گشاد می پوشید، پفک های بزرگ می پوشید و همه چیز در مورد داشتن آن ایمنی، آن زره است – که سبک شخصی من شد.
این تأثیرات چه نقشی در آنچه می خواستید با این مجموعه به دست آورید، ایفا کردند؟ چه عناصر خاصی از آن تأثیرات را در مجموعه می بینیم؟
این تأثیرات قطعاً نقش داشتند و وقتی میخواستم این مجموعه را به پایان برسانم، میخواستم روی انرژی نیویورک تمرکز کنم، آن نوع «سختی با تازهها ملاقات میکند». می خواستم بدون دردسر باشد، نه تنها شیک بلکه باحال.
من عاشق بافت هایی هستم که توانستیم با آنها کار کنیم. رنگها درخشان هستند، برشها هم مردانه و هم زنانه هستند و من فکر میکنم این خیلی از شخصیتهای من هستم – تعادلی بین مردانه و زنانه که همه ما هستیم. من عاشق این مجموعه یونیسکس هستم زیرا می توانم هر دو فضا را اشغال کنم. همچنین، انرژی دهه 90 واقعاً به هر دوی این عناصر نیرو میآورد و بر آنها تأثیر میگذارد. من فکر می کنم اینجا به وضوح می آید.
چه کسی به طور خاص بر استایل شما در دوران رشد تأثیر گذاشته است؟ در مورد آن شخص چه چیزی را تحسین کردید؟
فقط میتوانم بگویم نیویورک و خیابانها روی من تأثیر گذاشت. من قطعاً می گویم که بیشتر مجموعه ای از انواع مختلف افراد و سبک هایی بود که توانستم با آنها در تماس باشم.
وقتی در نیویورک بزرگ می شوید، هرگز فقط یک نوع از افراد را پیدا نمی کنید. هر کس روشی برای بیان خود دارد و شما می توانید آن را به وضوح ببینید: فرقه های مختلف، عبارات مختلف، افراد با پیشینه های مختلف را می بینید که در اطراف وجود دارند – بنابراین نمی توانم بگویم که لزوماً یک نفر بوده است.
بیشتر شبیه خود شهر بود، احساس ایجاد و پوشیدن یک زره جدید، بیرون رفتن و توانایی عبور از آن. انرژی شهر همیشه در مورد شاداب بودن نیز هست، همیشه قطعهای وجود دارد که با رنگهای شما، موهایتان، کفشهایتان، کیفتان مطابقت داشته باشد – این بخشی از «نیویورک تازه» است.
فرآیند طراحی پشت این مجموعه چیست؟
این یک روند شگفت انگیز بود. خیلی دوستش داشتم! کار با تیم Moncler باورنکردنی بود: بسیار دقیق و آماده برای انجام همه چیز. من دوست داشتم که ما یک رفت و برگشت بسیار واقعی داشتیم، مثل این بود که تخصص آنها و تخصص من را گرد هم بیاورم و همه چیز را معنا کنم. من عاشق روش بازی ما با مواد، با بافت های براق، با نایلون هستم. ما با روشی که نایلون با مواد جین وارد می شود، حتی شلوار جین رانر رنگی بازی کردیم… ما در حال ساختن رنگ های پرچم روی کت و شلوار یک مسیر هستیم. من شبح کلاه های سطلی با رنگ های روشن را دوست دارم. این قطعات بسیار قوی به نظر می رسند، طرح نقاشی شده با دست روی جلیقه و حتی سویشرت که در آن “رویا ساخته شده است” وجود دارد. تمام آن جزئیاتی که ما واقعاً میخواهیم دست شما را حس کنیم و دستتان انجام شود، و این لمسها روی آنها باشد که بتوانید روی تمام مجموعه احساس کنید، بسیار خاص، عمدی و هدفمند است. من حتی روشی را دوست دارم که به طور کلی مجموعه را برای من مدل شده می بینم و واقعاً می توانم احساس کنم که چگونه در حال سقوط است، چگونه پوشیده شده است و چگونه خودم را می پوشم و این حس را دریافت می کنم، چه احساسی دارد؟ آیا این مواد احساس خوبی دارد؟ آیا این شکل درست به نظر می رسد؟
ما واقعاً در مورد برشها و احساس برشها بسیار دقیق بودیم و بدیهی است که ویرایشهای استثنایی وجود دارد، بنابراین یکی از سرگرمکنندهترین و هیجانانگیزترین تجربیات زندگی من بود. مطمئناً من فقط توانستم 100٪ در آن بریزم.
مورد مورد علاقه شما از مجموعه ای که طراحی کرده اید چیست؟ چرا آن مورد علاقه شماست؟
من این مجموعه را خیلی دوست دارم. من هر روز را میلیون ها بار می پوشم، انتخاب آن واقعا سخت است.
من عاشق طراوت شلوار جین هستم، آن نوع کت و شلوار جین سفید شده: من آن را دوست دارم که یک کت و شلوار جین کلاسیک با میلیون درصد تازه نیویورک است. من دوست دارم که ساق بزرگ و پهن و مناسبی فوق العاده برای کمر دارد. من دوست دارم که چگونه تکه های نایلون را در شلوار جین قرار داده است. فکر میکنم فوقالعاده منحصربهفرد است، من عاشق تناسب کت شلوار جین با آن هستم. من احساس می کنم چیزی است که طعم قطعاتی دارد که قبلاً دیده اید اما هرگز دقیقاً شبیه آن نیست. برای من یکی از تازه ترین ظاهرهای مجموعه است اما باید بگویم که کل مجموعه را دوست دارم. برای من کل مجموعه فوق العاده تازه است. به همین دلیل است که مورد علاقه من است – نه یک سیلوئت کلاسیک، بلکه یک شبح کت و شلوار جین با ظاهری تازه در آن است.
نظر شما در مورد داشتن شانس طراحی یک جفت کفش ورزشی منحصر به فرد چیست؟ این چه تفاوتی با طراحی لباس دارد؟
طراحی کفش های کتانی فوق العاده تازه بود. من ظاهر آنها را دوست دارم – من فقط ترکیبی از سبک ها را دوست دارم. من فکر می کنم این کفش های کتانی فوق العاده تازه هستند و کفش های ورزشی در کلکسیون Moncler کلی مسخره هستند!
من واقعاً میخواستم مطمئن شوم که رنگهایی را دارم که با آن کت و شلوار مرجانی که بسیار بیمار است و فقط یک کفش برجسته است، مطابقت داشته باشد. احساس می کردم این چیزی است که هرگز فراموش نخواهید کرد، این چیزی است که منحصر به فرد و در عین حال قابل ارتباط و سپس مطلوب است.
کار با عکاسان ابراهیم حسن و لورا جین کولسون چگونه بود؟
شگفت انگیز بود! من احساس کردم که آنها واقعاً روح را به طرق مختلف جذب کردند.
لورا واقعاً روح بازیگوشی و بهترین چیزهایی که به انرژی افزوده شده است، سودمندی مجموعه ای را که واقعاً تجسم می کند، تسخیر کرد و سپس ابراهیم واقعاً کلاسیک آن، نوع مدرن و منحصر به فرد انرژی نیویورک را به تصویر کشید، اما در یک طوری که واقعاً بتوانید خود را در آن ببینید، احساس هنری و هنری و همچنین زیبا، باحال.
کار کردن با هر دوی آنها واقعاً شگفتانگیز بود، همه فرآیندها مانند یک فرآیند باورنکردنی بوده است، مثل من و مونکلر که میخواهیم با هم ازدواج کنیم!